الگوی سر و شانه معکوس یکی از الگوهای شناختهشده در تحلیل تکنیکال است که اغلب بهعنوان نشانهای از تغییر روند نزولی به روند صعودی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو بهدلیل ساختار ساده اما کارآمد خود در میان معاملهگران و تحلیلگران بازار سهام، ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای مالی بسیار محبوب است. الگوی سر و شانه معکوس با تشکیل سه نقطه قیمتی مهم شناخته میشود که شامل دو کف قیمتی مشابه (شانهها) و یک کف قیمتی عمیقتر در میان آنها (سر) است.
پساز تکمیل الگو و عبور قیمت از خط گردن، این ساختار اغلب بهعنوان سیگنالی قوی برای شروع روند صعودی تلقی میشود. در این مقاله به بررسی اصول تشکیل الگوی سر و شانه معکوس، نحوه شناسایی آن و اهمیت آن در تصمیمگیریهای معاملاتی میپردازیم. همچنین، نکات و ملاحظاتی که باید برای تشخیص الگوی سر و شانه معکوس بررسی کنیم را ارائه میدهیم. با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه معکوس در ارزهای دیجیتال چیست؟
الگوی سر و شانه معکوس یک الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که نشاندهندۀ تغییر روند از نزولی به صعودی است. این الگو از سه بخش اصلی تشکیل شده است: یک کف عمیقتر (سر) که در میان دو کف کوچکتر (شانهها) قرار دارد. خط گردن که خطی افقی یا شیبدار است، نقاط اوج میان شانهها و سر را به هم متصل میکند. وقتی قیمت از این خط عبور کند، معمولاً نشانهای از شکست الگو و آغاز روند صعودی محسوب میشود. معاملهگران با استفاده از این الگو، اغلب نقاط ورود و خروج مناسبی را در بازار شناسایی میکنند.
اهمیت تحلیل الگوی سر و شانه معکوس در بورس
الگوی سر و شانه معکوس بهعنوان یکی از معتبرترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال، اهمیت زیادی برای معاملهگران و تحلیلگران دارد. این الگو بهطور خاص نشاندهندۀ تغییر روند از نزولی به صعودی است و معمولاً در نقاط پایانی یک روند نزولی ظاهر میشود. اهمیت این الگو بهدلیل قابلیت آن در شناسایی سیگنالهای ورود به معاملات با احتمال موفقیت بالا است.
چگونه الگوی سر و شانه معکوس را تشخیص بدهیم؟
برای تشخیص این الگو باید اجزای تشکیل بدهنده آن را بشناسید. الگوی سر و شانه معکوس از چهار بخش اصلی تشکیل شده است که هر یک نقشی کلیدی در ساختار و تحلیل این الگو دارند: سر، شانه چپ، شانه راست و خط گردن.
سر بهعنوان برجستهترین بخش این الگو شناخته میشود و نشاندهندۀ کف قیمتی عمیقتری است که میان شانه چپ و شانه راست قرار میگیرد. این نقطه معمولاً پایینترین قیمت را در طول روند نزولی نشان میدهد و پساز آن روند قیمت بهسمت بالا حرکت میکند.
شانه چپ اولین کف قیمتی است که در طول روند نزولی شکل میگیرد. پساز آن، قیمت افزایش یافته و به یک نقطه اوج موقت میرسد؛ اما مجدداً کاهش پیدا میکند و سر الگو را تشکیل میدهد.
شانه راست در سمت راست سر شکل میگیرد و معمولاً کف قیمتی آن در همان محدوده شانه چپ قرار دارد. این بخش از الگو نشاندهندۀ تلاش ناکام بازار برای ادامه روند نزولی است.
خط گردن خطی است که نقاط اوج میان شانه چپ و شانه راست را به یکدیگر متصل میکند. این خط بهعنوان سطح مقاومت کلیدی عمل میکند و شکست آن بهسمت بالا نشانهای قوی برای آغاز روند صعودی است. زاویه خط گردن میتواند افقی یا شیبدار باشد و تحلیلگران به این زاویه برای ارزیابی قدرت الگو توجه ویژهای میکنند.
همکاری این اجزا در کنار هم، الگوی سر و شانه معکوس را به ابزاری مؤثر برای شناسایی تغییرات روند و تصمیمگیریهای معاملاتی تبدیل کرده است.
تشخیص الگوی سر و شانه معکوس
تشخیص الگوی سر و شانه معکوس نیازمند دقت در بررسی ویژگیهای ظاهری آن، رفتار حجم معاملات و تفاوتهای این الگو با سایر ساختارهای تکنیکال است. در ادامه به این عوامل به تفصیل پرداخته میشود.
ویژگیهای ظاهری الگو
الگوی سر و شانه معکوس بهدلیل ساختار منحصربهفرد خود بهراحتی قابلشناسایی است. این الگو شامل سه کف قیمتی است که کف میانی (سر) عمیقتر از دو کف دیگر (شانهها) است. شانه چپ معمولاً پساز یک روند نزولی ظاهر میشود و با افزایش قیمت موقت دنبال میشود. پساز آن، قیمت کاهش یافته و سر الگو تشکیل میشود. سپس قیمت دوباره افزایش پیدا کرده و شانه راست شکل میگیرد که معمولاً همسطح شانه چپ یا اندکی بالاتر یا پایینتر از آن است. خط گردن که نقاط اوج میان شانه چپ و راست را به هم متصل میکند، نقش کلیدی در تأیید این الگو دارد.
حجم معاملات در انواع الگوی سر و شانه معکوس
حجم معاملات یکی از شاخصهای مهم برای تأیید اعتبار الگوی سر و شانه معکوس است. در زمان تشکیل شانه چپ، حجم معاملات نسبتاً بالا است؛ اما با ادامه روند نزولی و تشکیل سر، حجم کاهش مییابد. در مرحله تشکیل شانه راست، معمولاً حجم معاملات دوباره افزایش پیدا میکند؛ اما مهمترین افزایش حجم در زمان شکست خط گردن مشاهده میشود که این تغییر حجم نشاندهندۀ ورود خریداران به بازار و تأیید تغییر روند است.
تفاوت بین الگوی سر و شانه معکوس و سایر الگوها
الگوی سر و شانه معکوس بهدلیل ساختار بازگشتی خود از سایر الگوهای ادامهدهنده متمایز است. برای مثال، الگوهایی مانند مثلثها یا پرچمها نشاندهندۀ ادامه روند فعلی هستند، درحالیکه سر و شانه معکوس نشانهای از تغییر روند نزولی به صعودی است. همچنین، این الگو نباید با الگوی کف سهقلو اشتباه گرفته شود؛ زیرا در الگوی کف سهقلو هر سه کف در یک سطح قرار دارند؛ اما در سر و شانه معکوس، کف میانی عمیقتر است.
با توجه به این ویژگیها و استفاده از حجم معاملات بهعنوان یک شاخص تأییدی، معاملهگران میتوانند الگوی سر و شانه معکوس را با دقت بیشتری شناسایی و در تصمیمات معاملاتی خود از آنها استفاده کنید.
کاربرد الگوی سر و شانه معکوس در معاملات
مهمترین کاربرد این الگو، ارائه سیگنال خرید در پایان یک روند نزولی است. زمانی که قیمت از خط گردن عبور کند (معمولاً همراه با افزایش حجم معاملات)، سیگنالی قوی برای ورود به موقعیت خرید صادر میشود. این شکست نشاندهندۀ تغییر جهت بازار و آغاز روند صعودی است. معاملهگران معمولاً در نزدیکی قیمت شکست خط گردن وارد معامله میشوند تا از شروع حرکت صعودی بهرهمند شوند.
تعیین اهداف قیمتی در الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه معکوس به معاملهگران کمک میکند اهداف قیمتی مشخصی را تعیین کنند. رایجترین روش برای محاسبه هدف قیمتی، اندازهگیری فاصله عمودی میان سر الگو و خط گردن است. این فاصله بهعنوان معیار پیشبینی میشود و پساز شکست خط گردن به نقطه ورود افزوده میشود. این روش به معاملهگران کمک میکند تا انتظارات خود از حرکت صعودی بازار را مشخص کرده و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
مدیریت ریسک در الگوی سر و شانه معکوس
یکی از مزایای اصلی این الگو، ارائه نقاط مناسب برای تعیین حد ضرر است. حد ضرر معمولاً در ادامه شانه راست یا کمی پایینتر از خط گردن قرار داده میشود. این موقعیت به معاملهگران امکان میدهد که ریسک خود را به حداقل برسانند و در صورت بازگشت قیمت به زیر خط گردن، زیانها را محدود کنند. همچنین با استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio)، معاملهگران میتوانند معاملات منطقیتری انجام بدهند و استراتژیهای مؤثرتری برای مدیریت سرمایه خود به کار بگیرند.
در مجموع، الگوی سر و شانه معکوس ابزاری کاربردی برای تصمیمگیریهای معاملاتی است و به معاملهگران کمک میکند تا با شناسایی فرصتهای مناسب از نوسانات بازار بهرهبرداری کنند و درعینحال ریسک معاملات خود را کنترل کنند.
انواع الگوی سر و شانه معکوس
الگوی سر و شانه معکوس با وجود ساختار کلی مشابه، بسته به ویژگیهای قیمتی و شرایط بازار به سه نوع اصلی تقسیم میشود: الگوی سر و شانه معکوس کلاسیک، گسترده و فشرده. هر یک از این انواع کاربردها و ویژگیهای خاص خود را دارند که در ادامه توضیح داده میشود.
الگوی سر و شانه معکوس کلاسیک
این نوع الگو رایجترین و شناختهشدهترین شکل الگوی سر و شانه معکوس است. در این ساختار، شانهها معمولاً تقریباً در یک سطح قرار دارند و سر الگو (کف قیمتی میانی) کاملاً مشخص و عمیقتر از شانههاست. خط گردن در این نوع میتواند افقی یا کمی شیبدار باشد. این الگو اغلب در بازارهایی با حرکات منظمتر ظاهر میشود و برای تحلیلگران تکنیکال بهدلیل سادگی و وضوح، ایدئال است.
الگوی سر و شانه معکوس گسترده
در این نوع، فاصله زمانی بین تشکیل شانهها و سر بیشتر است و حرکات قیمتی در بازه زمانی طولانیتری رخ میدهند. شانهها و سر میتوانند از نظر عمق و شکل به نسبت کلاسیک نامتقارنتر باشند. این الگو معمولاً در بازارهایی با نوسانات کمتر و روندهای طولانیتر مشاهده میشود. معاملهگران باید برای تأیید این الگو صبر بیشتری کنند؛ زیرا شکست خط گردن ممکن است زمانبر باشد.
الگوی سر و شانه معکوس فشرده
این نوع الگو در بازههای زمانی کوتاهتری شکل میگیرد و حرکات قیمتی در آن سریعتر هستند. شانهها و سر معمولاً در فاصله نزدیکتری نسبت به یکدیگر قرار دارند و قیمتها سریعتر از خط گردن عبور میکنند. این الگو بیشتر در بازارهایی با نوسانات بالا یا در تایمفریمهای کوچکتر (مانند معاملات روزانه) مشاهده میشود. بهدلیل سرعت بالای شکلگیری، معاملهگران باید با دقت بیشتری از ابزارهای تأییدی مانند حجم معاملات برای شناسایی این الگو استفاده کنند.
هر یک از این انواع الگو، براساس شرایط بازار، استراتژیهای مختلفی را میطلبد. درک این تنوع به معاملهگران کمک میکند تا در زمان شناسایی و استفاده از الگوهای سر و شانه معکوس، تصمیمات دقیقتری بگیرند.
بهترین زمان برای ورود به معاملات با الگوی سر و شانه معکوس
بهترین زمان برای ورود به معاملات با الگوی سر و شانه معکوس، زمانی است که قیمت بهطور واضح از خط گردن عبور کند و این شکست با افزایش حجم معاملات تأیید شود. این لحظه نشاندهندۀ پایان روند نزولی و آغاز یک روند صعودی جدید است.
معاملهگران میتوانند پساز شکست خط گردن در نزدیکی نقطه بازگشت قیمت برای پولبک به خط گردن وارد معامله شوند. این استراتژی امکان ورود به معامله با ریسک کمتر را فراهم میکند؛ زیرا در این نقطه میتوان حد ضرر را در ادامه خط گردن یا کف شانه راست قرار داد.
استفاده از تأییدیههای دیگر مانند اندیکاتورهایی چون RSI یا MACD نیز میتواند به افزایش اطمینان در انتخاب زمان مناسب برای ورود کمک کند. انتخاب زمان مناسب در این الگو کلیدی است و به معاملهگر اجازه میدهد از آغاز حرکت صعودی بهرهمند شود.
تفاوت بین الگوی سر و شانه معکوس و الگوی دو قلو
در جدول زیر تفاوتهای اصلی بین الگوی سر و شانه معکوس و الگوی دو قلو آورده شده است:
ویژگی | الگوی سر و شانه معکوس | الگوی دو قلو |
ساختار | شامل سه نقطه قیمتی: دو شانه و یک سر در وسط است. | شامل دو نقطه قیمتی مشابه در یک سطح است که بین آنها یک قله موقت وجود دارد. |
شکل الگو | شبیه به یک “U” معکوس با یک سر عمیقتر در وسط. | شبیه به حرف “W” با دو قله مشابه. |
خط گردن | خط گردن معمولاً از نقاط اوج بین سر و شانهها کشیده میشود. | خط گردن در سطحی است که دو قله را به هم متصل میکند. |
تغییر روند | نشاندهندۀ تغییر روند از نزولی به صعودی است. | نشاندهندۀ تغییر روند از نزولی به صعودی است؛ اما بیشتر در زمان تثبیت قیمت و با نوسانات کمتر. |
زمان شکلگیری الگو | زمان شکلگیری طولانیتر و تدریجیتر است. | زمان شکلگیری سریعتر و اغلب در شرایط بازار با نوسانات کمتر مشاهده میشود. |
ویژگی حجم معاملات | حجم معاملات معمولاً در زمان تشکیل سر کاهش مییابد و در زمان شکست خط گردن افزایش مییابد. | حجم معاملات در زمان تشکیل قلهها و شکست خط گردن افزایش مییابد. |
پایداری الگو | نسبتاً پایدار است و بهطور معمول پساز شکست خط گردن حرکت معناداری در جهت صعودی مشاهده میشود. | معمولاً در بازارهایی با نوسانات کمتر، کمتر پایدار و پرنوسان است. |
هدف قیمتی | معمولاً از فاصله عمودی میان سر و خط گردن برای تعیین هدف استفاده میشود. | هدف قیمتی بهطور مشابه از فاصله میان قلهها و خط گردن محاسبه میشود. |
تأیید شکست | شکست خط گردن و عبور قیمت از آن معمولاً نشانهای از تغییر روند است. | شکست خط گردن پساز دو قله و بازگشت از آن، نشاندهندۀ شروع روند صعودی است. |
استفاده از اندیکاتورها | تأیید با اندیکاتورهایی مانند RSI، MACD و حجم معاملات کمک میکند. | تأیید بیشتر با استفاده از حجم معاملات و دیگر اندیکاتورها برای اطمینان از برگشت روند. |
این جدول تفاوتهای کلیدی و ویژگیهای مختلف الگوی سر و شانه معکوس و الگوی دو قلو را مقایسه میکند و به معاملهگران کمک میکند تا این الگوها را در شرایط مختلف بازار بهدرستی شناسایی کنند.
پراپ FORFX
پراپ FORFX نمونه از پراپ فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinanceهمکاری میکند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادینها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامههای مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامههای اصلی این پراپ فرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفهای» به تریدرها این امکان را میدهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینهای را که با استراتژی آنها سازگار است، انتخاب کنند.
- مدل فوقحرفهای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفهای است؛ اما با دو تفاوت اصلی. اول در مدل فوقحرفهای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم در این مدل تریدرها میتوانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فورافایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.
یکی از ویژگیهای برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه میدهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالشهای پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پساز واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز میشود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.
سخن پایانی
الگوی سر و شانه معکوس یکی از الگوهای بازگشتی معتبر در تحلیل تکنیکال است که نشاندهندۀ تغییر روند از نزولی به صعودی است. این الگو با تشکیل سه نقطه قیمتی شامل شانه چپ، سر و شانه راست و شکست خط گردن، سیگنالهای قوی برای تغییر جهت بازار به سرمایهگذاران و معاملهگران ارائه میدهد. اهمیت این الگو در تحلیل تکنیکال بهدلیل دقت بالای آن در شناسایی نقاط ورود و خروج است که میتواند به بهینهسازی استراتژیهای معاملاتی کمک کند.
این الگو میتواند در انواع مختلفی ظاهر شود از جمله الگوی کلاسیک، گسترده و فشرده که هرکدام ویژگیها و شرایط خاص خود را دارند. همچنین، حجم معاملات در طول تشکیل این الگو نقش تأییدی مهمی دارد و شکست خط گردن همراه با افزایش حجم میتواند اعتبار الگو را تقویت کند. الگوی سر و شانه معکوس بهویژه در تعیین اهداف قیمتی و مدیریت ریسک مفید است؛ زیرا معاملهگران میتوانند با استفاده از فاصله بین سر و خط گردن، اهداف خود را پیشبینی کرده و از حد ضرر برای مدیریت ریسک استفاده کنند.
همچنین با درک تفاوتهای این الگو با سایر الگوهای بازگشتی مانند الگوی دو قلو، تحلیلگران میتوانند دقت بیشتری در شناسایی فرصتهای معاملاتی داشته باشند. در نهایت، آشنایی با جزئیات و ویژگیهای الگوی سر و شانه معکوس به معاملهگران کمک میکند تا از این ابزار تحلیل تکنیکال بهطور مؤثر برای تصمیمگیریهای معاملاتی خود بهرهبرداری کنند و در بازارهای مالی با اطمینان بیشتری عمل کنند.
چگونه میتوانم الگوی سر و شانه معکوس را در بازار شناسایی کنم؟
برای شناسایی الگوی سر و شانه معکوس، باید به سه بخش اصلی این الگو توجه کنید: شانه چپ، سر و شانه راست. شانه چپ معمولاً در پایان یک روند نزولی تشکیل میشود، سپس قیمت کاهش مییابد و سر (کف عمیقتر) شکل میگیرد. پساز آن، قیمت مجدداً افزایش مییابد و شانه راست تشکیل میشود که معمولاً در سطح مشابه یا نزدیک به شانه چپ قرار دارد. پساز تشکیل این الگو، خط گردن بهعنوان سطح مقاومت اصلی عمل میکند. هنگامی که قیمت از این خط عبور میکند، این الگو بهعنوان سیگنال خرید محسوب میشود.
آیا الگوی سر و شانه معکوس همیشه با موفقیت عمل میکند؟
نه، الگوی سر و شانه معکوس نیز مانند هر ابزار تکنیکالی دیگر نمیتواند همیشه موفق عمل کند. این الگو در برخی مواقع ممکن است با شکست مواجه شود و روند پیشبینی شده بهدرستی آغاز نشود. برای افزایش دقت پیشبینی، توصیه میشود که این الگو با دیگر شاخصها و ابزارهای تأییدی مانند حجم معاملات، اندیکاتورهای تکنیکال (مثل RSI یا MACD) و روند کلی بازار ترکیب شود تا اطمینان بیشتری از اعتبار سیگنال بهدست آید.