در دنیای پویا و پیچیده بازارهای مالی، موفقیت در معاملات به توانایی تحلیل دقیق حرکات قیمت و درک نیروهای پشت پردهای بستگی دارد که این حرکات را هدایت میکنند. سبک ICT پرایس اکشن در کنار اسمارت مانی میتواند به تریدرها کمک کند تا بهترین نتایج را بگیرند. استفاده از پراپ فرم نیز میتواند به معاملهگران در پیادهسازی استراتژیهای مبتنی بر ICT و اسمارت مانی کمک کند. قصد داریم در این مقاله به بررسی پرسش کاملی برای سؤال «ICT یا اسمارت مانی؟» بپردازیم. با ما همراه باشید.
اسمارت مانی چیست؟
برای اینکه بتوانیم بهشکلی عمیق بیابیم که ict یا اسمارت مانی بهتر است، لازم است تا سبک اسمارت مانی را معرفی کنیم. سبک اسمارت مانی در فارکس به مجموعهای از استراتژیها و روشهای معاملاتی اشاره دارد که بر پایه تحلیل حرکات بازار از دیدگاه بازیگران بزرگ، مانند بانکها، مؤسسات مالی و صندوقهای سرمایهگذاری توسعه یافته است. این روش به معاملهگران خرد کمک میکند تا بازار را از منظر معاملهگران نهادی که تأثیر قابلتوجهی بر قیمتها دارند، تحلیل کنند.
در این سبک، فرض بر این است که بازیگران بزرگ بهدلیل دسترسی به اطلاعات بیشتر و سرمایههای عظیم، قادر به هدایت بازار هستند. ازاینرو، معاملهگران اسمارت مانی سعی میکنند با تحلیل حرکات قیمتی و رفتارهای بازار، ردی از این بازیگران نهادی پیدا کنند و معاملات خود را در جهت آنها انجام دهند. این سبک بر پایه اصولی مانند مفهوم نقدینگی، سطوح کلیدی قیمت و پویایی بازار بنا شده است.
یکی از اصول کلیدی در سبک اسمارت مانی، تحلیل مناطق نقدینگی در بازار است. این مناطق معمولاً در نقاطی از نمودار مشاهده میشوند که در آنها حجم معاملات بالا و تغییرات قیمتی شدید رخ میدهد. اسمارت مانی بهدنبال شناسایی این نقاط است؛ چراکه معمولاً بازیگران بزرگ در این نواحی وارد بازار میشوند یا از آن خارج میشوند. بهعنوانمثال، اگر در یک سطح کلیدی از قیمت، نوسانات ناگهانی و شدید مشاهده شود، این احتمال وجود دارد که بازیگران نهادی در حال تنظیم پوزیشنهای خود باشند.
علاوهبراین، سبک اسمارت مانی تأکید زیادی بر تحلیل فراکتالهای بازار و پرایس اکشن دارد. فراکتالها به الگوهای تکرارشوندهای اشاره دارند که در سطوح مختلف قیمتی ظاهر میشوند و پرایس اکشن به مطالعه حرکات خالص قیمت بدون استفاده از اندیکاتورهای پیچیده اطلاق میشود. معاملهگران در این سبک با مطالعه الگوهای رفتاری قیمت و مقایسه آنها با حرکات گذشته، تلاش میکنند تا جهت آینده بازار را پیشبینی کنند.
سبک اسمارت مانی نیازمند صبر، دقت و تجربه بالایی است. این سبک به معاملهگران آموزش میدهد تا از تصمیمگیریهای احساسی خودداری کنند و بهجای آن با تکیه بر تحلیل دقیق و علمی بازار، معاملات خود را انجام دهند. بههمیندلیل، یادگیری و تسلط بر این سبک میتواند به معاملهگران کمک کند تا در بازار فارکس به موفقیتهای بیشتری دست یابند و از ریسکهای غیرضروری جلوگیری کنند.
سبک ict چیست؟
بررسی فرق اسمارت مانی با ict زمانی معنا پیدا میکند که شما با سبک ict نیز کاملاً آشنا باشید.
سبک ICT یا “Inner Circle Trader” یک رویکرد منحصربهفرد در معاملات مالی است که توسط معاملهگری به نام مایکل هادلستون توسعه یافته است.
این سبک بهشکلی طراحی شده است که به معاملهگران کمک میکند تا حرکات بازار را با دقت بیشتری تحلیل و پیشبینی کنند با تمرکز ویژه بر روی روانشناسی بازار و نحوه تأثیرگذاری بازیگران بزرگ مانند بانکها و مؤسسات مالی بر قیمتها.
در سبک ICT، معاملهگران یاد میگیرند که بازار را از دیدگاه اسمارت مانی بررسی کنند؛ به این معنی که تمرکز اصلی بر تحلیل رفتار و تصمیمات سرمایهگذاران نهادی است که بهعنوان محرکهای اصلی حرکات بزرگ قیمت شناخته میشوند.
آموزشهای سبک ICT معمولاً شامل تحلیلهای ویدیویی، کلاسهای آنلاین و مجموعههای آموزشی متمرکز بر یادگیری عمیق پرایس اکشن، تکنیکهای مدیریت ریسک و استراتژیهای معاملاتی پیشرفته است. هدف نهایی این سبک، تجهیز معاملهگران به دانش و ابزارهای لازم برای تبدیلشدن به معاملهگران حرفهای است که میتوانند با موفقیت در بازارهای مالی فعالیت کنند.
تفاوت ict و اسمارت مانی
حالا که با سبکهای آیسیتی و اسمارت مانی آشنا شدید، ممکن است بگویید که ict یا اسمارت مانی؟ کدام نمونه بهتر است؟ در این بخش باید گفت که اگرچه هر دو رویکرد به نوعی به تحلیل بازار و پیشبینی حرکات قیمتی میپردازند؛ اما تفاوتهای روششناسی و اهداف آنها باعث میشود که نتوان آنها را بهطور مستقیم با یکدیگر مقایسه کرد.
اسمارت مانی بر پایه درک عمیق از تأثیرات و حرکات بازیگران نهادی و نحوه بهرهبرداری از این حرکات بنا شده است، درحالیکه پرایس اکشن سبک ICT بر تحلیل دقیق و مستقل از حرکات قیمت تکیه دارد که لزوماً به رفتار بازیگران بزرگ ارتباطی ندارد.
در نهایت، انتخاب بین این دو رویکرد به اهداف، سبک معاملاتی و سطح تجربه معاملهگر بستگی دارد. معاملهگران حرفهای ممکن است هر دو رویکرد را در تحلیلهای خود تلفیق کنند تا دیدگاه جامعتری نسبت به بازار به دست آورند؛ اما درک این نکته مهم است که اسمارت مانی و پرایس اکشن سبک ICT دو مسیر متفاوت برای رسیدن به موفقیت در معاملات مالی هستند و مقایسه مستقیم آنها میتواند منجر به نتایج نادرست و تحلیلهای ناقص شود.
اصلیترین تفاوت ict و اسمارت مانی
اگرچه سبکهای معاملاتی ICT و اسمارت مانی در بازارهای مالی بهویژه فارکس استفاده میشوند؛ اما نمیتوان این دو را بهطور مستقیم با یکدیگر مقایسه کرد. هرکدام از این سبکها رویکرد و فلسفه خاص خود را دارند که آنها را از هم متمایز میکند. بااینحال، برای درک بهتر تفاوتهای اساسی میان این دو، میتوان نکات کلیدی آنها را در قالب یک جدول بررسی کرد:
جنبه | ICT (Inner Circle Trader) | اسمارت مانی |
فلسفه و رویکرد کلی | تمرکز بر تحلیل رفتار قیمت (پرایس اکشن) و الگوهای تکرارپذیر در نمودارها بدون توجه به حضور یا اثرگذاری مستقیم بازیگران بزرگ. | تمرکز بر تحلیل حرکات بازار از منظر بازیگران نهادی و تلاش برای دنبالکردن ردپای آنها در بازار. |
ابزارهای تحلیلی | استفاده از تحلیل پرایس اکشن، الگوهای قیمتی و مناطق خاص در نمودار که تکرارپذیری بالایی دارند. | استفاده از دادههای نقدینگی، سطوح کلیدی قیمت و حجم معاملات برای شناسایی نقاط ورود و خروج بازیگران بزرگ. |
تمرکز بر بازیگران بازار | بهطور عمده تمرکز بر رفتار خالص قیمت و کمتر بر بازیگران خاص بازار یا تأثیر آنها تأکید میشود. | تمرکز بر شناسایی رفتار و حرکات بازیگران نهادی که میتوانند قیمتها را بهطور چشمگیری تحت تأثیر قرار دهند. |
رویکرد روانشناسی | تأکید بر روانشناسی قیمت و چگونگی واکنش معاملهگران خرد به تغییرات بازار. | تأکید بر روانشناسی بازیگران نهادی و اینکه چگونه حرکات آنها بر روانشناسی کلی بازار تأثیر میگذارد. |
استفاده از اندیکاتورها | عمدتاً به تحلیل بدون اندیکاتورهای خارجی و تکیه بر حرکات قیمت توجه دارد. | ممکن است از ابزارهای مختلفی برای تحلیل نقدینگی و حرکات بزرگ قیمت استفاده شود. |
مخاطب هدف | مناسب برای معاملهگرانی که بهدنبال تحلیل تکنیکال دقیق و مستقل هستند. | مناسب برای معاملهگرانی که میخواهند حرکات بزرگ قیمت را که توسط سرمایهگذاران نهادی هدایت میشوند، پیشبینی کنند. |
پیچیدگی | نیازمند درک عمیق از پرایس اکشن و صبر زیاد برای شناسایی الگوهای قیمتی مناسب. | نیازمند فهم عمیق از بازارهای مالی، نقدینگی و رفتار سرمایهگذاران نهادی. |
با توجه به این جدول، مشخص میشود که ICT و اسمارت مانی دو سبک با اهداف، روشها و ابزارهای تحلیلی متفاوت هستند. درحالیکه هر دو میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات بهتری بگیرند، تفاوتهای اساسی آنها باعث میشود که مقایسه مستقیم بین این دو سبک نادرست و گمراهکننده باشد. انتخاب میان این دو به نیازها، تجربه و سبک معاملاتی معاملهگر بستگی دارد.
یادگیری ict یا اسمارت مانی سادهتر است؟
یادگیری سبک ICT یا اسمارت مانی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان بهطور قطعی گفت که کدام سبک سادهتر است. هر دو سبک پیچیدگیهای خاص خود را دارند و میزان آسانی یا دشواری یادگیری آنها به تجربه، پیشزمینه معاملاتی و توانایی فرد در درک مفاهیم پیچیده بازار بستگی دارد.
بااینحال، میتوان گفت که سبک ICT بهدلیل تمرکز بر پرایس اکشن و تحلیل حرکات خالص قیمت، برای کسانی که درک پایهای از تحلیل تکنیکال دارند، ممکن است سادهتر باشد. این سبک بیشتر به تحلیل نمودارها و شناسایی الگوهای تکرارپذیر میپردازد و به ابزارهای خارجی یا دادههای پیچیدهی بازار نیاز ندارد؛ بنابراین، معاملهگرانی که بهدنبال رویکردی هستند که بیشتر به تحلیل نموداری و رفتار قیمت تکیه دارد، احتمالاً یادگیری ICT را سادهتر خواهند یافت.
در مقابل، اسمارت مانی نیازمند درک عمیقتری از بازار، بهویژه از منظر بازیگران نهادی و سرمایهگذاران بزرگ است. این سبک شامل تحلیل نقدینگی، حجم معاملات و شناسایی نقاطی است که بازیگران بزرگ ممکن است وارد بازار شوند یا از آن خارج شوند. بههمیندلیل، معاملهگرانی که تمایل به تحلیل دقیقتر رفتارهای پشت پرده بازار و تأثیرات آن بر قیمت دارند، باید با مفاهیم پیچیدهتری آشنا شوند. ازاینرو، اسمارت مانی ممکن است برای برخی معاملهگران چالشبرانگیزتر باشد.
در نهایت، ساده یا دشوار بودن یادگیری هر یک از این سبکها به علاقه، سبک یادگیری و میزان تعهد فرد به آموزش و تمرین بستگی دارد. برخی ممکن است با ICT راحتتر ارتباط برقرار کنند، درحالیکه دیگران ممکن است بهدلیل علاقه به درک رفتار بازیگران نهادی، اسمارت مانی را مناسبتر بدانند.
ترید با سبک ict برای چه کسانی مناسب است؟
ترید با سبک ICT (Inner Circle Trader) برای افرادی مناسب است که بهدنبال درک عمیقتر از رفتار قیمت در بازارهای مالی هستند و تمایل دارند با تکیه بر تحلیل تکنیکال دقیق و مستقل، معاملات خود را انجام دهند. این سبک برای گروههای زیر بهویژه مناسب است:
- معاملهگران باتجربه در تحلیل تکنیکال: کسانی که پیشزمینهای قوی در تحلیل تکنیکال دارند و با مفاهیم پایهای مثل حمایت و مقاومت، الگوهای قیمتی و روندهای بازار آشنا هستند، میتوانند بهخوبی از سبک ICT بهرهمند شوند. این افراد بهدلیل آشنایی با پرایس اکشن، قادرند الگوهای قیمتی را بهدرستی تفسیر و نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کنند.
- معاملهگران صبور و منظم: ICT بر پایه تحلیل دقیق و شکیبایی در انتظار برای سیگنالهای مطمئن بنا شده است. این سبک برای افرادی که توانایی صبر برای شکلگیری الگوهای مشخص و حرکتهای قیمتی قوی را دارند، بسیار مناسب است. این معاملهگران باید قادر باشند از تصمیمگیریهای عجولانه و احساسی خودداری کنند.
- کسانی که به تحلیل مستقل علاقه دارند: افرادی که تمایل دارند بدون وابستگی به اندیکاتورهای پیچیده یا دنبالکردن سیگنالهای دیگران، معاملات خود را انجام دهند، میتوانند از سبک ICT بهرهمند شوند. این سبک به معاملهگران اجازه میدهد تا با تکیه بر تحلیل شخصی خود، استراتژیهای معاملاتی مستقلی را توسعه دهند.
- معاملهگران با تمایل به یادگیری مداوم: سبک ICT نیازمند یادگیری مداوم و بهبود مهارتها در تحلیل پرایس اکشن است. افرادی که علاقهمند به ارتقاء مستمر دانش و مهارتهای خود در بازارهای مالی هستند، میتوانند از این سبک بهعنوان یک ابزار قوی برای پیشرفت بهره بگیرند.
در مجموع، سبک ICT برای معاملهگرانی مناسب است که بهدنبال استراتژیهای معاملاتی دقیق و مستقل هستند و تمایل دارند بازار را بهطور عمیقتر از طریق تحلیل پرایس اکشن درک کنند. این سبک نیازمند صبر، دقت و تمایل به یادگیری است و به افرادی که این ویژگیها را دارند، کمک میکند تا به معاملهگران موفقتری تبدیل شوند.
ترید با سبک اسمارت مانی برای چه کسانی مناسب است؟
ترید با سبک اسمارت مانی برای معاملهگرانی مناسب است که تمایل دارند به بازار از منظر بازیگران نهادی و سرمایهگذاران بزرگ نگاه کنند و تلاش میکنند حرکات این بازیگران را دنبال کنند تا از نوسانات بزرگ بازار بهرهمند شوند. این سبک برای گروههای زیر بهویژه مناسب است:
- معاملهگران با تجربه و درک عمیق از بازارهای مالی: اسمارت مانی برای افرادی که تجربه کافی در بازار دارند و به درک عمیقتری از عملکرد بازارهای مالی رسیدهاند، مناسب است. این سبک نیازمند دانش پیشرفتهای در زمینه تحلیل تکنیکال و بنیادی است و معاملهگر باید توانایی تحلیل پیچیدگیهای بازار را داشته باشد.
- کسانی که به تحلیل رفتار بازیگران نهادی علاقه دارند: اسمارت مانی بهدنبال تحلیل و درک حرکات بازیگران بزرگ، مانند بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و مؤسسات مالی است. افرادی که علاقهمند به مطالعه رفتار این بازیگران و درک تأثیرات آنها بر بازار هستند، از این سبک سود خواهند برد.
- معاملهگران با توانایی تحلیل نقدینگی و حجم معاملات: اسمارت مانی نیازمند توانایی تحلیل نقدینگی و حجم معاملات برای شناسایی نقاط ورود و خروج بازیگران بزرگ است. معاملهگرانی که با این ابزارها آشنایی دارند و میتوانند حرکات نقدینگی را بهدرستی تفسیر کنند، میتوانند از این سبک بهرهمند شوند.
- کسانی که بهدنبال فرصتهای معاملاتی بزرگ هستند: این سبک برای معاملهگرانی مناسب است که بهدنبال شناسایی و بهرهبرداری از حرکات بزرگ قیمت هستند. این افراد معمولاً بهدنبال فرصتهای معاملاتی با پتانسیل سود بالا هستند که از طریق تحلیل حرکات بازیگران نهادی به دست میآید.
- معاملهگران با دیدگاه میانمدت تا بلندمدت: اسمارت مانی معمولاً نیازمند صبر بیشتری نسبت به سبکهای دیگر است؛ زیرا معاملهگران در این سبک منتظر شکلگیری حرکات بزرگ و معنادار در بازار هستند؛ بنابراین، این سبک برای افرادی که تحمل نگهداری پوزیشنهای خود را برای مدتهای طولانیتر دارند، مناسب است.
- معاملهگران با توانایی کنترل ریسک: اسمارت مانی، اگرچه میتواند فرصتهای بزرگی را فراهم کند؛ اما نیازمند کنترل دقیق ریسک نیز هست. معاملهگرانی که قادر به مدیریت ریسک بهطور مؤثر هستند و میتوانند استراتژیهای معاملاتی خود را با دقت اجرا کنند در این سبک موفق خواهند بود.
بین سبکهای ict یا اسمارت مانی کدام نمونه به سرمایه بیشتری نیاز دارد؟
بین دو سبک معاملاتی ICT و اسمارت مانی، سبک اسمارت مانی بهطورکلی به سرمایه بیشتری نیاز دارد. دلیل این امر این است که اسمارت مانی بر شناسایی و دنبالکردن حرکات بزرگ قیمت که توسط بازیگران نهادی مانند بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری هدایت میشود، تمرکز دارد. این نوع معاملات معمولاً نیازمند نگهداری پوزیشنهای بزرگتر یا برای مدت طولانیتر است تا از حرکات بزرگ قیمت بهرهبرداری شود که خود نیازمند سرمایه اولیه بیشتری برای مدیریت ریسک و بهرهگیری از فرصتهای بزرگتر است.
بااینحال، معاملهگرانی که بهدلیل محدودیتهای سرمایهگذاری نمیتوانند به سرمایه بالایی دسترسی داشته باشند، میتوانند از فرصتهای ارائهشده توسط شرکتهای پراپ (Prop Trading) استفاده کنند. این شرکتها به معاملهگران مستعد و با مهارت سرمایههای خود را ارائه میدهند و در ازای آن بخشی از سود معاملات را با آنها به اشتراک میگذارند. با استفاده ازاینروش، معاملهگران میتوانند با سرمایه بیشتری وارد بازار شوند و استراتژیهای خود را با ریسک کمتر اجرا کنند، بدون اینکه نیاز باشد سرمایه شخصی زیادی را به خطر بیندازند.
بنابراین، اگر بهدنبال استفاده از سبک اسمارت مانی هستید و نیاز به سرمایه بیشتری دارید یا حتی اگر میخواهید استراتژی ICT خود را با حجم بیشتری اجرا کنید، همکاری با شرکتهای پراپ فرم رایگان میتواند راهی مناسب برای تأمین سرمایه لازم و افزایش پتانسیل سودآوری شما باشد.
نبرد دو ذهنیت: ICT یا اسمارت مانی؟
در دنیای معاملهگری، انتخاب بین سبک ICT و اسمارت مانی چیزی فراتر از ترجیح شخصی است؛ این یک تصمیم استراتژیک است که میتواند سرنوشت حساب شما را تعیین کند. هر دو سبک ریشه در درک رفتار بانکها، مؤسسات مالی و نقدینگی دارند؛ اما تفاوتهای ظریفی در نحوه استفاده از این دانش وجود دارد. یکی مبتنی بر ساختارهای دقیق و چارچوبهای محکم است، دیگری انعطافپذیر و مبتنی بر منطق بازار.
عمق دانش یا تطبیقپذیری؟
اگر بهدنبال یک رویکرد سیستماتیک و آموزشی محور هستید، ICT با مدلهای مشخص مانند قانون بازار، بلاکهای اوردر، FVG (شکافهای نامرئی نقدینگی) و تایمینگ مؤسسهای یک مسیر دقیق را نمایش میدهد. این سبک، بیشتر به تحلیل عمیق جریان نقدینگی و زمانبندی ورود و خروج میپردازد و برای معاملهگرانی که بهدنبال فریمورکهای قاعدهمند و تکرارپذیر هستند، ایدئال است؛ اما در عوض، تطبیق با تغییرات سریع بازار برای معاملهگران ICT میتواند چالشبرانگیز باشد.
در سمت مقابل، سبک اسمارت مانی کمتر به قوانین سخت و چارچوبهای دقیق وابسته است. معاملهگران این سبک از درک روانشناسی بازار، نقدینگی و ساختار قیمت بهصورت انعطافپذیر و واکنشی استفاده میکنند. این روش بیشتر برای کسانی مناسب است که به قدرت تطبیق و تحلیل شرایط لحظهای بازار تکیه دارند، نه صرفاً اجرای یک الگوی از پیش تعیینشده.
مدیریت ریسک و روانشناسی: صبر یا سرعت؟
در ICT، صبر و انضباط نقش کلیدی دارد. ورودهای براساس تایمینگ مؤسسهای ممکن است ساعتها یا حتی روزها طول بکشد تا یک فرصت ایدئال فراهم شود. این موضوع برای افرادی که توانایی انتظار برای ستاپهای دقیق را دارند، سودمند است؛ اما برای کسانی که به معاملهگری سریع و تصمیمات چابک علاقهمندند، میتواند چالشبرانگیز باشد.
اسمارت مانی، اما، بیشتر با دینامیکهای کوتاهمدت و بازیگری فعال سروکار دارد. معاملهگران این سبک معمولاً سریعتر وارد و خارج میشوند و از تغییرات ناگهانی نقدینگی سود میبرند. اگر فردی هستید که به واکنش سریع و تصمیمگیری در لحظه علاقه دارید، اسمارت مانی میتواند گزینه بهتری باشد؛ اما دقت کنید که بدون ساختار ذهنی قوی و مدیریت ریسک مؤثر، این سبک میتواند ضررهای سریعی هم ایجاد کند.
اگر ساختار، نظم و درک عمیق رفتار مؤسسات مالی برایتان جذاب است، سبک ICT را انتخاب کنید. اگر انعطافپذیری، معاملهگری چابک و درک لحظهای بازار را ترجیح میدهید، اسمارت مانی احتمالاً گزینه بهتری خواهد بود. در نهایت، ترکیب هر دو روش و یافتن سبک شخصی که متناسب با شخصیت و اهداف شماست، مهمتر از تعصب روی یک رویکرد خاص است.
پراپ FORFX
پراپ FORFX نمونه از پراپ فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinanceهمکاری میکند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادینها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامههای مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامههای اصلی این پراپ فرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- روش کلاسیک چالش دمو (دو مرحلهای)؛
- روش جدید ارزیابی با حساب لایو (بدون هزینه تکرار).
یکی از ویژگیهای برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه میدهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالشهای پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پساز واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز میشود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.
سخن پایانی
در این مقاله به بررسی سؤال «ict یا اسمارت مانی؟» پرداختیم. سبک ICT با تمرکز بر تحلیل پرایس اکشن و شناسایی الگوهای تکرارپذیر، برای معاملهگرانی مناسب است که بهدنبال رویکردی تکنیکال و مستقل هستند و تمایل دارند حرکات خالص قیمت را بدون تأثیرپذیری از بازیگران بزرگ بازار تحلیل کنند. این سبک نیازمند صبر و دقت در شناسایی فرصتهای معاملاتی است و معاملهگران با تجربه در تحلیل تکنیکال میتوانند بهخوبی از آن بهرهمند شوند.
در مقابل، سبک اسمارت مانی بهدنبال درک و دنبالکردن حرکات سرمایهگذاران نهادی و بازیگران بزرگ بازار است. این رویکرد به معاملهگرانی که به تحلیل پیچیدهتر و دقیقتری از بازار علاقهمند هستند، اجازه میدهد تا با شناسایی نقاط ورود و خروج این بازیگران، از نوسانات بزرگ بازار بهرهبرداری کنند. این سبک نیازمند سرمایه بیشتری است و برای معاملهگرانی که بهدنبال فرصتهای معاملاتی بزرگتر هستند، مناسبتر است.
بااینحال، مقایسه مستقیم این دو سبک ممکن است منجر به سوءتفاهمهایی شود؛ زیرا هر یک ازاینرویکردها با فلسفه و روششناسی متفاوتی کار میکنند. انتخاب سبک مناسب بستگی به تجربه، اهداف و تواناییهای فردی معاملهگر دارد. همچنین، معاملهگرانی که بهدنبال سرمایه بیشتری هستند، میتوانند از شرکتهای پراپ تریدینگ کمک بگیرند تا با سرمایه بیشتری در بازار فعالیت کنند. در نهایت، هر دو سبک ICT و اسمارت مانی ابزارهای قدرتمندی برای موفقیت در بازارهای مالی هستند و معاملهگران با درک و تسلط بر هر یک از این سبکها میتوانند استراتژیهای خود را به سطح بالاتری ارتقا دهند.
آیا میتوان همزمان از سبکهای ICT و اسمارت مانی در معاملات استفاده کرد؟
بله، بسیاری از معاملهگران از ترکیب این دو سبک برای داشتن دیدگاه جامعتر و شناسایی فرصتهای معاملاتی متنوعتر استفاده میکنند.
آیا استفاده از شرکتهای پراپ تریدینگ برای معامله با سبک اسمارت مانی یا ICT ضروری است؟
خیر، ضروری نیست؛ اما میتواند به معاملهگران با سرمایه کمتر کمک کند تا با ریسک پایینتری از این سبکها بهره ببرند و معاملات بزرگتری انجام دهند.