تحلیل تکنیکال پیشرفته

سیگنال گیری از میانگین متحرک

۲۰ دقیقه . ۲ روز پیش
۵
امتیاز این نوشته
۱

سیگنال‌گیری از میانگین متحرک (Moving Average) یکی از محبوب‌ترین و کاربردی‌ترین روش‌ها در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهد تا روندهای بازار را شناسایی و تصمیمات بهتری برای ورود و خروج از بازار اتخاذ کنند. میانگین متحرک به‌عنوان یک ابزار ساده و درعین‌حال مؤثر، می‌تواند نوسانات قیمتی را هموار کرده و سیگنال‌های واضح‌تری را برای شناسایی نقاط خرید و فروش ارائه دهد. با توجه به نوسانات روزافزون بازارهای مالی، نیاز به ابزارهای قابل‌اعتماد برای تحلیل قیمت‌ها و پیش‌بینی رفتار آینده قیمت‌ها به شدت احساس می‌شود. میانگین متحرک با ارائه دیدگاهی جامع و تحلیلی از عملکرد گذشته قیمت‌ها، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف بازار را بهتر درک کنند. این مقاله به بررسی روش سیگنال گیری از میانگین متحرک می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

تعریف میانگین متحرک و انواع آن

پیش‌از بررسی روش سیگنال گیری از میانگین متحرک بدید بدانید که میانگین متحرک (Moving Average) یکی از ابزارهای اساسی در تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی روندهای قیمتی و کاهش نویز موجود در داده‌های قیمتی به کار می‌رود. این روش به تحلیلگران کمک می‌کند تا الگوها و روندهای بازار را شناسایی کرده و سیگنال‌های خرید و فروش را به‌صورت مؤثری ارائه دهند.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

میانگین متحرک با محاسبه میانگین قیمت‌ها در یک دوره زمانی مشخص، دیدگاه واضح‌تری نسبت به عملکرد گذشته قیمت‌ها ارائه می‌دهد و به‌این‌ترتیب، به معامله‌گران کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری در مورد ورود و خروج از بازار اتخاذ کنند.

دو نوع اصلی میانگین متحرک وجود دارد: 

  • میانگین متحرک ساده (SMA): میانگین متحرک ساده به‌عنوان یکی از رایج‌ترین انواع میانگین متحرک شناخته می‌شود. این نوع میانگین به‌سادگی محاسبه می‌شود و از جمع قیمت‌های بسته شدن در یک دوره زمانی مشخص (مثلاً ۵ روز، ۲۰ روز یا ۵۰ روز) تقسیم بر تعداد روزها به‌دست می‌آید. میانگین متحرک ساده می‌تواند به‌خوبی روند کلی قیمت‌ها را نشان دهد، اما در برابر تغییرات ناگهانی قیمت‌ها به‌ویژه در بازارهای پرنوسان، ممکن است کند عمل کند و به‌سرعت به تغییرات جدید واکنش نشان ندهد؛
  • میانگین متحرک نمایی (EMA): میانگین متحرک نمایی، نوعی از میانگین متحرک است که وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد. این به این معناست که در محاسبه EMA، قیمت‌های جدید تأثیر بیشتری بر نتیجه نهایی دارند و این امر باعث می‌شود که این نوع میانگین متحرک به تغییرات قیمتی به‌سرعت واکنش نشان دهد. این ویژگی باعث می‌شود که میانگین متحرک نمایی برای معامله‌گران روزانه و کسانی که به دنبال شناسایی سریع تغییرات روند هستند، جذاب‌تر باشد.

علاوه‌براین دو نوع اصلی، میانگین متحرک وزنی (WMA) نیز وجود دارد که در آن وزن‌های متفاوتی به قیمت‌ها در دوره‌های مختلف اختصاص داده می‌شود. در این نوع میانگین، قیمت‌های اخیر وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های قدیمی‌تر دارند، اما به‌طور دقیق‌تر از میانگین متحرک نمایی عمل نمی‌کند. میانگین متحرک وزنی معمولاً در شرایط خاصی که نیاز به تحلیل دقیق‌تری از روندهای قیمتی وجود دارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در نهایت، انتخاب نوع مناسب میانگین متحرک بستگی به استراتژی معاملاتی و شرایط بازار دارد. معامله‌گران باید با توجه به زمان‌بندی معاملات خود و نوسانات موجود در بازار، نوع مناسبی از میانگین متحرک را انتخاب کنند تا بتوانند از مزایای آن به بهترین نحو بهره‌برداری کنند. در این راستا، آگاهی از ویژگی‌های هر یک از انواع میانگین‌های متحرک می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری در زمینه تحلیل بازار و سیگنال‌گیری اتخاذ نمایند.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

اهمیت میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال

یکی از اصلی‌ترین دلایل اهمیت میانگین متحرک، در کنار امکان سیگنال گیری با میانگین متحرک، قابلیت آن در شناسایی روندها است. هنگامی که قیمت‌ها بالاتر از میانگین متحرک قرار می‌گیرند، معمولاً نشان‌دهنده یک روند صعودی است، درحالی‌که اگر قیمت‌ها زیر میانگین متحرک باشند، این امر ممکن است به‌‌معنای وجود یک روند نزولی باشد.

این سیگنال‌ها به معامله‌گران کمک می‌کند تا در زمان مناسب اقدام به خرید یا فروش کنند و از نوسانات نامطلوب جلوگیری نمایند. همچنین، استفاده از چندین میانگین متحرک با دوره‌های مختلف (به‌عنوان‌مثال، میانگین متحرک کوتاه‌مدت و میانگین متحرک بلندمدت) می‌تواند به شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق‌تری کمک کند.

علاوه‌بر شناسایی روندها، میانگین متحرک به کاهش نویز در داده‌های قیمتی نیز کمک می‌کند. بازارهای مالی به‌طور طبیعی تحت تأثیر نوسانات و اختلالات قیمتی قرار دارند که می‌تواند تحلیلگران را گیج کند. میانگین متحرک با هموار کردن داده‌های قیمتی، تصویر واضح‌تری از روند واقعی بازار ارائه می‌دهد و به‌این‌ترتیب به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با دقت بیشتری تحلیل کنند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند.

علاوه‌بر‌این، میانگین متحرک به‌عنوان یک ابزار انعطاف‌پذیر در تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود. این ابزار می‌تواند در انواع مختلف بازارها و شرایط اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد و به‌دلیل سادگی در محاسبه و تفسیر، به‌راحتی توسط معامله‌گران مبتدی و حرفه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین، با وجود اینکه میانگین متحرک یک ابزار تأخیری (Lagging Indicator) است، می‌توان آن را در ترکیب با دیگر اندیکاتورها و سیگنال‌های پیشرو (Leading Indicators) به‌کار برد تا تحلیل جامع‌تری از بازار به‌دست آید.

در نهایت، میانگین متحرک نه‌تنها به‌عنوان ابزاری برای تحلیل بازار، بلکه به‌عنوان یک راهنمای استراتژیک برای مدیریت ریسک و تعیین اندازه موقعیت‌های معاملاتی نیز به‌کار می‌رود. تحلیلگران می‌توانند با بررسی رفتار قیمت نسبت به میانگین متحرک، تصمیم بگیرند که چه مقدار از دارایی‌های خود را باید در یک موقعیت خاص سرمایه‌گذاری کنند تا بتوانند ریسک‌های موجود را به حداقل برسانند. این قابلیت، میانگین متحرک را به یکی از ابزارهای کلیدی در استراتژی‌های سرمایه‌گذاری تبدیل کرده است.

به‌طورکلی، اهمیت میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال به‌عنوان ابزاری کارآمد و جامع برای شناسایی روندها، کاهش نویز بازار، ایجاد سیگنال‌های معاملاتی، و مدیریت ریسک قابل‌توجه است. این ابزار به سرمایه‌گذاران و معامله‌گران این امکان را می‌دهد که با تحلیل دقیق‌تر و تصمیمات آگاهانه‌تری به فعالیت در بازار بپردازند و در نهایت به افزایش بازدهی سرمایه‌گذاری‌های خود دست یابند.

چگونگی محاسبه میانگین متحرک

برای محاسبه میانگین متحرک ساده، ابتدا باید قیمت‌های بسته شدن یک دارایی را در یک دوره زمانی معین جمع‌آوری کنیم. این دوره می‌تواند شامل هر بازه زمانی باشد، مانند ۵ روز، ۲۰ روز یا ۵۰ روز. سپس، تمام این قیمت‌ها را جمع کرده و بر تعداد قیمت‌ها تقسیم می‌کنیم.

نتیجه به‌دست‌آمده، میانگین قیمت در آن دوره زمانی مشخص است. این محاسبه بسیار ساده و سریع انجام می‌شود و به‌همین‌دلیل، یکی از پرکاربردترین انواع میانگین متحرک در میان تحلیلگران محسوب می‌شود. با این حال، یکی از نقاط ضعف میانگین متحرک ساده این است که به تغییرات قیمتی ناگهانی یا شدید به‌طور کند واکنش نشان می‌دهد، زیرا تمامی قیمت‌ها در محاسبه یکسان در نظر گرفته می‌شوند.

در محاسبه میانگین متحرک نمایی، فرآیند کمی متفاوت است. در این نوع محاسبه، توجه بیشتری به قیمت‌های اخیر معطوف می‌شود. در ابتدا، میانگین متحرک ساده برای دوره‌ای معین محاسبه می‌شود. سپس، با استفاده از یک ضریب مشخص (که معمولاً در بازه ۰ تا ۱ قرار دارد)، وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر داده می‌شود.

این کار باعث می‌شود که میانگین متحرک نمایی به تغییرات قیمتی به‌سرعت واکنش نشان دهد و سیگنال‌های معاملاتی بهتری ارائه دهد. این نوع میانگین به‌ویژه برای معامله‌گران روزانه و کسانی که به دنبال شناسایی سریع تغییرات روند هستند، بسیار مفید است.

میانگین متحرک وزنی نیز فرایند مشابهی دارد، اما در این حالت به هر یک از قیمت‌ها وزن‌های متفاوتی اختصاص داده می‌شود. به‌عنوان‌مثال، در یک دوره زمانی معین، ممکن است قیمت‌های اخیر وزن بیشتری نسبت به قیمت‌های گذشته داشته باشند. این فرایند به تحلیلگران این امکان را می‌دهد که تأثیر بیشتری به قیمت‌های جدیدتر دهند و بنابراین، تحلیل دقیق‌تری از روندهای قیمتی به‌دست آورند.

علاوه بر نوع میانگین متحرک، انتخاب دوره زمانی نیز در محاسبات اهمیت زیادی دارد. انتخاب دوره کوتاه‌مدت ممکن است به واکنش‌های سریع‌تری در برابر نوسانات قیمت منجر شود، درحالی‌که انتخاب دوره بلندمدت ممکن است باعث هموارتر شدن روندها و تأکید بر تغییرات کلان‌تر بازار شود. تحلیلگران باید با توجه به استراتژی معاملاتی خود، دوره مناسب را انتخاب کنند.

در نهایت، محاسبه میانگین متحرک، چه ساده، نمایی و چه وزنی، ابزاری کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به تحلیلگران و سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد معاملات خود اتخاذ کنند. درک دقیق این محاسبات و استفاده بهینه از آن‌ها می‌تواند به افزایش کارایی و دقت در معاملات منجر شود و به‌این‌ترتیب، سرمایه‌گذاران را در مسیر موفقیت بیشتری قرار دهد.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

سیگنال‌ گیری از میانگین متحرک و تقاطع خطوط

یکی از رایج‌ترین روش‌های تولید سیگنال خرید و فروش با استفاده از میانگین متحرک، تحلیل تقاطع میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت است. در این روش، دو میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند: یک میانگین متحرک کوتاه‌مدت (مانند ۵۰ روزه) و یک میانگین متحرک بلندمدت (مانند ۲۰۰ روزه).

زمانی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از زیر به بالای میانگین متحرک بلندمدت عبور می‌کند، به آن تقاطع طلایی گفته می‌شود که به‌عنوان یک سیگنال خرید قوی تلقی می‌شود. این نشان‌دهنده آغاز یک روند صعودی جدید است و بسیاری از معامله‌گران براساس این سیگنال اقدام به خرید می‌کنند.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

برعکس، زمانی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از بالای میانگین متحرک بلندمدت عبور کرده و به زیر آن حرکت می‌کند، به آن تقاطع مرگ (Death Cross) گفته می‌شود. این سیگنال نشان‌دهنده آغاز یک روند نزولی جدید است و به‌عنوان یک سیگنال فروش قوی در نظر گرفته می‌شود. معامله‌گران در این شرایط معمولاً اقدام به فروش دارایی‌های خود می‌کنند تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنند.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

میانگین متحرک به‌خوبی قادر است تا روند کلی بازار را شناسایی کند و سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ارائه دهد. زمانی که قیمت‌ها بالاتر از میانگین متحرک قرار دارند، نشان‌دهنده یک روند صعودی است و معامله‌گران می‌توانند این را به‌عنوان یک فرصت خرید در نظر بگیرند. بالعکس، زمانی که قیمت‌ها پایین‌تر از میانگین متحرک قرار دارند، نشان‌دهنده یک روند نزولی است و سیگنال فروش ارائه می‌شود.

یکی از ویژگی‌های مهم میانگین متحرک این است که این اندیکاتور می‌تواند نویز بازار را کاهش دهد و تصویر واضح‌تری از روندهای بلندمدت و میان‌مدت ارائه دهد. به‌عنوان‌مثال، استفاده از میانگین متحرک بلندمدت مانند میانگین ۲۰۰ روزه به تحلیلگران کمک می‌کند تا از نوسانات کوتاه‌مدت چشم‌پوشی کرده و روی روندهای کلی‌تر تمرکز کنند. این روش به‌ویژه برای سرمایه‌گذارانی که به دنبال سیگنال‌های مطمئن‌تر و با ریسک کمتر هستند، بسیار مفید است.

تحلیل فاصله قیمت از میانگین متحرک نیز یکی دیگر از روش‌های سیگنال‌گیری با استفاده از این اندیکاتور است. در این روش، معامله‌گران به بررسی فاصله یا تفاوت بین قیمت فعلی و میانگین متحرک در یک دوره زمانی مشخص می‌پردازند. زمانی که قیمت به‌طور قابل‌توجهی از میانگین متحرک فاصله می‌گیرد، ممکن است نشان‌دهنده یک وضعیت اشباع خرید یا فروش باشد. در چنین شرایطی، بازار ممکن است به‌زودی بازگشت کند.

به‌عنوان‌مثال، اگر قیمت بسیار بالاتر از میانگین متحرک قرار گیرد، این نشان‌دهنده اشباع خرید است و احتمال اصلاح قیمتی وجود دارد. معامله‌گران ممکن است این وضعیت را به‌عنوان یک سیگنال فروش در نظر بگیرند. ازسوی‌دیگر، اگر قیمت بسیار پایین‌تر از میانگین متحرک باشد، این وضعیت نشان‌دهنده اشباع فروش است و احتمال دارد که بازار به‌زودی به‌سمت بالا حرکت کند. در این شرایط، معامله‌گران می‌توانند اقدام به خرید کنند.

استفاده از این روش نیازمند توجه دقیق به شرایط بازار و سایر اندیکاتورها نیز است، زیرا فاصله زیاد قیمت از میانگین متحرک همیشه به‌معنای بازگشت قیمت نیست و ممکن است در شرایط خاصی مانند تغییرات ناگهانی در عرضه و تقاضا، قیمت همچنان به حرکت در جهت فعلی ادامه دهد.

سیگنال گیری از میانگین متحرک و مکدی

استفاده از ترکیب میانگین متحرک با اندیکاتور MACD یکی از قدرتمندترین استراتژی‌های تحلیل تکنیکال برای شناسایی سیگنال‌های صعودی و نزولی در بازار است. اندیکاتور واگرایی-همگرایی میانگین متحرک (MACD) به تحلیلگران کمک می‌کند تا قدرت و جهت روند را به‌خوبی شناسایی کنند و در نتیجه، بهترین نقاط ورود و خروج از معاملات را تعیین کنند.

در این استراتژی، دو میانگین متحرک مختلف استفاده می‌شوند: خط میانگین متحرک ۹ دوره به‌عنوان میانگین کوتاه‌مدت و خط میانگین متحرک ۲۶ دوره به‌عنوان میانگین بلندمدت. این دو خط در کنار هم، حرکات قیمتی را تحلیل می‌کنند و هنگامی که این خطوط از یکدیگر عبور کنند، سیگنال‌های خرید و فروش به‌دست می‌آید.

زمانی که خط MACD از پایین به بالای خط میانگین متحرک کوتاه‌مدت (خط سیگنال) عبور می‌کند، سیگنال خرید به معامله‌گران می‌دهد. این به این معناست که روند صعودی در حال شروع است و این نقطه‌ای است که بسیاری از معامله‌گران می‌توانند وارد بازار شوند.

برعکس، زمانی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور کرده و به زیر آن حرکت کند، یک سیگنال فروش تولید می‌شود. این نشان‌دهنده احتمال پایان یافتن روند صعودی و آغاز یک روند نزولی است، و معامله‌گران می‌توانند در این نقطه تصمیم به خروج از بازار یا فروش بگیرند.

سیگنال گیری از میانگین متحرک
سیگنال گیری از میانگین متحرک

این استراتژی می‌تواند به‌ویژه در بازارهایی که دارای نوسانات زیاد هستند بسیار مؤثر باشد، زیرا MACD به تغییرات قیمتی حساس است و میانگین‌های متحرک نیز به‌عنوان یک ابزار تأخیری می‌توانند روندهای بزرگ‌تر و قابل‌اعتمادتر را تأیید کنند.

مزایا و معایب سیگنال گیری از میانگین متحرک

در زیر جدولی با توضیحات طولانی و جامع درباره مزایا، محدودیت‌ها و خطاهای احتمالی، و عوامل موثر بر دقت سیگنال‌های میانگین متحرک ارائه شده است:

عنوانتوضیحات
مزایای میانگین متحرک در تحلیل تکنیکالمیانگین متحرک به‌دلیل سادگی و کارایی‌اش به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود. این ابزار قادر است روندهای قیمتی را به‌خوبی شناسایی کند و به معامله‌گران کمک می‌کند تا نویزهای بازار را کاهش دهند. برای مثال، وقتی قیمت‌ها در کوتاه‌مدت نوسانات زیادی دارند، میانگین متحرک با هموار کردن داده‌ها تصویر واضح‌تری از جهت حرکت بازار ارائه می‌دهد. همچنین، میانگین متحرک در تعیین نقاط ورود و خروج مناسب از بازار مؤثر است، به‌ویژه در استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر روند. علاوه‌براین، ترکیب میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت می‌تواند سیگنال‌های قوی‌تری برای ورود یا خروج از معاملات ارائه دهد.
محدودیت‌ها و خطاهای احتمالی در استفاده از میانگین متحرکیکی از مهم‌ترین محدودیت‌های میانگین متحرک، ماهیت تأخیری آن است. به‌دلیل‌ اینکه میانگین متحرک براساس داده‌های گذشته محاسبه می‌شود، این اندیکاتور نمی‌تواند تغییرات سریع و ناگهانی بازار را بلافاصله شناسایی کند. به‌ویژه در بازارهایی که دارای نوسانات شدید هستند، میانگین متحرک ممکن است سیگنال‌های دیرهنگام تولید کند و معامله‌گران فرصت‌های اولیه ورود یا خروج را از دست بدهند. همچنین، در بازارهای نوسانی (غیر رونددار)، میانگین متحرک ممکن است سیگنال‌های اشتباه و نامطمئنی ارائه دهد. به‌علاوه، انتخاب نادرست دوره زمانی میانگین متحرک (مثلاً کوتاه‌مدت یا بلندمدت) می‌تواند منجر به سیگنال‌های نامعتبر شود. برای مثال، استفاده از میانگین متحرک کوتاه‌مدت در یک بازار بلندمدت ممکن است نویز بیشتری تولید کند.
عوامل موثر بر دقت سیگنال‌های میانگین متحرکعوامل متعددی می‌توانند بر دقت سیگنال‌های میانگین متحرک تأثیر بگذارند. انتخاب صحیح دوره زمانی میانگین متحرک یکی از عوامل کلیدی است. به‌طورکلی، میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت برای شناسایی نوسانات کوتاه‌مدت مفید هستند، درحالی‌که میانگین‌های متحرک بلندمدت برای شناسایی روندهای کلان بازار به‌کار می‌روند. همچنین، ترکیب میانگین‌های متحرک مختلف (مثلاً میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی) می‌تواند به بهبود دقت سیگنال‌ها کمک کند. شرایط کلی بازار نیز بر دقت میانگین متحرک تأثیر می‌گذارد؛ به‌عنوان‌مثال، در بازارهای رونددار، سیگنال‌های میانگین متحرک معمولاً دقیق‌تر هستند، اما در بازارهای نوسانی، ممکن است این سیگنال‌ها به اشتباه معامله‌گران را به خرید یا فروش تشویق کنند. برای کاهش خطا، استفاده از میانگین متحرک در ترکیب با سایر اندیکاتورها مانند RSI یا MACD نیز توصیه می‌شود.
مزایا و معایب سیگنال گیری از میانگین متحرک

این جدول به‌طور کامل مزایا، محدودیت‌ها، و عوامل موثر بر دقت سیگنال‌های میانگین متحرک را توضیح می‌دهد و نکات اصلی مرتبط با آن را پوشش می‌دهد.

تاثیر دوره زمانی بر حساسیت سیگنال‌ها

دوره زمانی انتخاب‌شده برای میانگین متحرک مستقیماً بر حساسیت سیگنال‌های آن تأثیر می‌گذارد. هر چه دوره زمانی کوتاه‌تر باشد (مانند میانگین ۱۰ روزه)، میانگین متحرک به تغییرات قیمت حساس‌تر است و سریع‌تر به نوسانات کوتاه‌مدت بازار واکنش نشان می‌دهد.

این حساسیت می‌تواند در بازارهای نوسانی به سیگنال‌های بیشتری منجر شود، اما همچنین ریسک ارائه سیگنال‌های نادرست یا جعلی را افزایش می‌دهد. در مقابل، دوره‌های زمانی بلندمدت (مانند ۲۰۰ روزه) میانگین‌های متحرک کمتری تولید می‌کنند و بیشتر روی روندهای کلی تمرکز دارند، اما ممکن است در شناسایی تغییرات ناگهانی بازار کند عمل کنند. بنابراین، دوره زمانی کوتاه‌تر سیگنال‌های زودتری ارائه می‌دهد ولی احتمال خطا بالاتر است، و دوره بلندتر سیگنال‌های مطمئن‌تری ارائه می‌دهد اما با تاخیر بیشتر.

تنظیم دوره زمانی میانگین متحرک به نوع تحلیل و اهداف معامله‌گر بستگی دارد. معامله‌گران روزانه و کوتاه‌مدت معمولاً از دوره‌های زمانی کوتاه‌تر (مانند ۱۰ یا ۲۰ روزه) استفاده می‌کنند تا بتوانند به‌سرعت به نوسانات واکنش نشان دهند. برای معاملات میان‌مدت، دوره‌هایی مانند ۵۰ روزه رایج است، که یک تعادل بین حساسیت و استحکام ارائه می‌دهد.

در مقابل، سرمایه‌گذاران بلندمدت اغلب از دوره‌های ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه استفاده می‌کنند که تمرکز بیشتری روی روندهای پایدار دارند و نویزهای کوتاه‌مدت را نادیده می‌گیرند. همچنین روش‌هایی مانند تنظیم دوره زمانی براساس نوسانات تاریخی قیمت‌ها یا ترکیب میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت به‌طور همزمان برای بهبود دقت سیگنال‌ها رایج است.

پراپ FORFX

پراپ FORFX نمونه از پراپ‌فرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinance همکاری می‌کند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادین‌ها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامه‌های مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپ‌تریدینگ منجر شده است. از جمله برنامه‌های اصلی این پراپ‌فرم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفه‌ای» به تریدرها این امکان را می‌دهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینه‌ای را که با استراتژی آن‌ها سازگار است، انتخاب کنند؛
  • مدل فوق حرفه‌ای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفه‌ای است، اما با دو تفاوت اصلی. اول، در مدل فوق حرفه‌ای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم، در این مدل تریدرها می‌توانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فور‌اف‌ایکس یک پراپ رایگان نیست.

یکی از ویژگی‌های برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه می‌دهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالش‌های پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پس‌از واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز می‌شود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.

سخن پایانی

سیگنال‌ گیری از میانگین متحرک، می‌تواند شما را در شناسایی و نقاط ورود و خروج مناسب یاری کند. این ابزار با هموار کردن نوسانات کوتاه‌مدت، تصویر واضح‌تری از جهت حرکت بازار ارائه می‌دهد. استفاده از میانگین‌های متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت در کنار هم و تحلیل تقاطع آن‌ها، به شناسایی سیگنال‌های خرید و فروش کمک می‌کند. با این حال، میانگین متحرک محدودیت‌هایی نیز دارد، از جمله تأخیر در شناسایی تغییرات ناگهانی بازار و احتمال تولید سیگنال‌های نادرست در شرایط نوسانی. انتخاب صحیح دوره زمانی و ترکیب آن با سایر اندیکاتورها مانند MACD یا RSI می‌تواند به بهبود دقت سیگنال‌ها کمک کند. در نهایت، میانگین متحرک در ترکیب با تحلیل‌های دیگر، ابزاری مفید برای توسعه استراتژی‌های معاملاتی مطمئن‌تر و کاهش ریسک در معاملات است.

منابع: + +

چگونه می‌توان دوره زمانی مناسب برای میانگین متحرک را انتخاب کرد؟

انتخاب دوره زمانی مناسب برای میانگین متحرک به اهداف معامله‌گر و نوع بازار بستگی دارد. معامله‌گران کوتاه‌مدت معمولاً از دوره‌های کوتاه‌تر مانند ۱۰ یا ۲۰ روزه استفاده می‌کنند تا به نوسانات سریع بازار واکنش نشان دهند. برای تحلیل میان‌مدت، دوره‌های ۵۰ روزه متداول است که تعادلی بین حساسیت و پایداری فراهم می‌کند. در معاملات بلندمدت، دوره‌های ۱۰۰ یا ۲۰۰ روزه به‌کار گرفته می‌شود تا روندهای پایدار و طولانی‌مدت شناسایی شوند. همچنین می‌توان با استفاده از ترکیب چند میانگین متحرک با دوره‌های مختلف (کوتاه‌مدت و بلندمدت) سیگنال‌های دقیق‌تری به دست آورد.

چرا میانگین متحرک در بازارهای نوسانی ممکن است سیگنال‌های اشتباه بدهد؟

میانگین متحرک به‌عنوان یک اندیکاتور تأخیری عمل می‌کند و براساس داده‌های قیمتی گذشته حرکت می‌کند، به‌همین‌دلیل در بازارهای نوسانی که تغییرات قیمت سریع و غیرقابل پیش‌بینی هستند، ممکن است سیگنال‌های اشتباهی ارائه دهد. در چنین شرایطی، میانگین متحرک ممکن است نتواند تغییرات کوتاه‌مدت بازار را به‌موقع شناسایی کند و معامله‌گران را به خرید یا فروش اشتباه تشویق کند. برای کاهش این خطاها، ترکیب میانگین متحرک با سایر اندیکاتورها و توجه به شرایط کلی بازار ضروری است.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید