سیاستهای انقباضی و انبساطی دو ابزار کلیدی در مدیریت اقتصاد کلان هستند که دولتها و بانکهای مرکزی از آنها برای کنترل نرخ تورم، رشد اقتصادی و تثبیت وضعیت اقتصادی کشور استفاده میکنند. این سیاستها در واقع بخشی از سیاستهای پولی و مالی هستند که میتوانند به تنظیم جریان پول در جامعه کمک کنند. سیاست انبساطی با هدف افزایش نقدینگی و تشویق به هزینهکردن و سرمایهگذاری بیشتر اجرا میشود و معمولاً در دورههایی بهکار میرود که اقتصاد با رکود یا رشد کم مواجه است. در مقابل، سیاست انقباضی برای کاهش سرعت رشد اقتصادی و کنترل تورم اعمال میشود و اغلب در زمانهایی اجرا میشود که اقتصاد دچار تورم یا رشد بیش از حد است. در ادامه به بررسی پاسخ پرسش «سیاست انقباضی و انبساطی چیست» میپردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف سیاست پولی
پیشاز بررسی پاسخ پرسش «سیاست انبساطی و انقباضی چیست؟» باید بدانید که سیاست پولی به مجموعه اقداماتی گفته میشود که بانک مرکزی یک کشور برای کنترل و مدیریت عرضه پول و نرخ بهره انجام میدهد. هدف اصلی از اجرای سیاستهای پولی، کنترل تورم، تشویق به رشد اقتصادی، و حفظ ثبات مالی در کشور است.
بانکهای مرکزی با تغییر میزان پول در گردش و نرخ بهره، میتوانند روی میزان مصرف، سرمایهگذاری، و سطح اشتغال تأثیر بگذارند.
به بیان ساده، سیاست پولی به بانک مرکزی امکان میدهد تا با افزایش یا کاهش نرخ بهره و تنظیم مقدار پول در بازار، جریان اقتصادی را هدایت کند. اگر بانک مرکزی بخواهد رشد اقتصادی را تحریک کند، میتواند از سیاست انبساطی استفاده کند و نرخ بهره را کاهش دهد.
این کار باعث میشود مردم و شرکتها بیشتر وام بگیرند و سرمایهگذاری کنند، که در نهایت باعث افزایش تقاضا و رشد اقتصادی میشود. برعکس، اگر تورم بیش از حد باشد، بانک مرکزی میتواند از سیاست انقباضی استفاده کند و با افزایش نرخ بهره، میزان وامگیری و هزینهکرد را کاهش دهد تا رشد تورم کند شود.
در مجموع، سیاست پولی بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت اقتصاد در سطح کلان، به ایجاد تعادل بین رشد اقتصادی و کنترل تورم کمک میکند و نقش مهمی در بهبود شرایط اقتصادی جامعه دارد.
چرا به سیاست پولی نیاز داریم؟
نیاز به سیاست پولی از این واقعیت ناشی میشود که اقتصاد همواره با چالشها و نوساناتی مواجه است که میتواند بر زندگی افراد و سلامت اقتصاد کشور تأثیر بگذارد. سیاست پولی یکی از ابزارهای اصلی در مدیریت این نوسانات و تأمین ثبات اقتصادی است و نقش حیاتی در کنترل تورم، حمایت از رشد اقتصادی و بهبود شرایط اشتغال دارد. در زیر به اهمیت این سیاستها در سه زمینه کلیدی میپردازیم:
- تورم، یعنی افزایش مداوم سطح قیمتها، اگر از کنترل خارج شود، قدرت خرید افراد کاهش مییابد و هزینههای زندگی افزایش مییابد. سیاست پولی از طریق ابزارهایی مانند نرخ بهره و کنترل عرضه پول، میتواند سرعت افزایش قیمتها را کنترل کند. بانک مرکزی با اجرای سیاست پولی انقباضی، نرخ بهره را افزایش میدهد و جریان پول را محدود میکند، که این کار باعث کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش فشارهای تورمی میشود؛
- یکی از اهداف اصلی سیاست پولی، ایجاد شرایط مناسب برای رشد اقتصادی است. در دورههایی که اقتصاد با رکود یا رشد کم مواجه است، بانک مرکزی میتواند با کاهش نرخ بهره و افزایش عرضه پول، سرمایهگذاری و هزینهکرد را تحریک کند. این اقدامات که تحت سیاست انبساطی صورت میگیرد، میتواند به افزایش تولید، ارتقای نوآوری و رشد اقتصادی کمک کند. به عبارت دیگر، سیاست پولی بهعنوان یک محرک، به اقتصاد کمک میکند تا از دورههای رکود عبور کند؛
- سطح اشتغال و بیکاری یکی دیگر از شاخصهای مهم اقتصادی است که سیاست پولی بر آن تأثیر میگذارد. وقتی بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره هزینه وامگیری را کاهش میدهد، کسبوکارها بیشتر به سرمایهگذاری و توسعه تولید روی میآورند. این افزایش فعالیتهای اقتصادی به معنی ایجاد شغلهای جدید و کاهش نرخ بیکاری است. بهاینترتیب، سیاست پولی بهبهبود وضعیت اشتغال و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی مردم کمک میکند.
در مجموع، سیاست پولی ابزاری مؤثر برای مدیریت شرایط اقتصادی است که به بانک مرکزی و دولتها این امکان را میدهد تا تعادل بین تورم، رشد اقتصادی و اشتغال را حفظ کنند. اجرای درست و متعادل سیاست پولی میتواند به پیشگیری از بحرانهای اقتصادی، حفظ قدرت خرید مردم و ارتقای رفاه اجتماعی کمک کند.
ابزارهای سیاست انبساطی
ابزارهای سیاست پولی به بانک مرکزی کمک میکنند تا عرضه پول و نرخ بهره را کنترل کرده و در نتیجه به اهداف اقتصادی مانند کنترل تورم، رشد اقتصادی و اشتغال دست یابد. سه ابزار اصلی سیاست پولی که بانکهای مرکزی از آنها استفاده میکنند عبارتند از: نرخ بهره، عملیات بازار باز و ذخیره قانونی. در ادامه به توضیح این ابزارها میپردازیم:
نرخ بهره یا نرخ سود یکی از مهمترین ابزارهای سیاست پولی است که بانک مرکزی از آن برای تأثیرگذاری بر فعالیتهای اقتصادی استفاده میکند. وقتی بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، وامگیری برای مردم و کسبوکارها گرانتر میشود و این باعث کاهش تقاضا و کنترل تورم میشود. برعکس، کاهش نرخ بهره هزینه وامگیری را کاهش داده و مردم و شرکتها را تشویق به وامگیری و سرمایهگذاری بیشتر میکند که باعث تحریک رشد اقتصادی میشود. بنابراین، تغییرات نرخ بهره بهعنوان یک اهرم مستقیم، اثر قابلتوجهی بر میزان مصرف و سرمایهگذاری در اقتصاد دارد.
عملیات بازار باز به خرید و فروش اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی در بازار آزاد گفته میشود. وقتی بانک مرکزی قصد دارد عرضه پول را افزایش دهد (سیاست انبساطی)، اوراق قرضه دولتی را از بانکها و مؤسسات مالی خریداری میکند، که به افزایش نقدینگی در سیستم بانکی منجر میشود. در مقابل، اگر بانک مرکزی بخواهد نقدینگی را کاهش دهد (سیاست انقباضی)، اوراق قرضه دولتی را به بانکها میفروشد و پولی که بانکها برای خرید این اوراق صرف میکنند، از جریان نقدینگی کاسته میشود. عملیات بازار باز ابزار مهمی برای مدیریت نقدینگی در اقتصاد و کنترل نرخ بهره است.
ذخیره قانونی درصدی از سپردههای بانکی است که بانکها ملزم به نگهداری آن بهصورت ذخیره نزد بانک مرکزی هستند و نمیتوانند آن را وام دهند. بانک مرکزی با تغییر نسبت ذخیره قانونی میتواند میزان وامدهی بانکها و در نتیجه عرضه پول در اقتصاد را کنترل کند. اگر بانک مرکزی نسبت ذخیره قانونی را افزایش دهد، بانکها مجبورند بخش بیشتری از سپردهها را بهصورت ذخیره نگهدارند و وامدهی آنها کاهش مییابد؛ این کار به کاهش عرضه پول و کنترل تورم کمک میکند. برعکس، کاهش نسبت ذخیره قانونی باعث افزایش قدرت وامدهی بانکها و تحریک فعالیتهای اقتصادی میشود.
این ابزارها به بانک مرکزی این امکان را میدهند که با تغییرات هدفمند در عرضه پول و نرخ بهره، شرایط اقتصادی را در راستای اهداف سیاست پولی مدیریت کند.
تعریف سیاست انبساطی
سیاست انبساطی یکی از سیاستهای پولی است که بانک مرکزی برای افزایش نقدینگی و تقویت فعالیتهای اقتصادی از آن استفاده میکند. این سیاست با کاهش نرخ بهره و تسهیل شرایط وامدهی، سعی در تحریک تقاضا، افزایش سرمایهگذاری و رشد اقتصادی دارد و معمولاً در شرایط رکود یا رشد کم اقتصادی اجرا میشود.
اهداف سیاست انبساطی
سیاست انبساطی با هدف دستیابی به نتایج زیر اجرا میشود:
- افزایش تولید: با افزایش تقاضا، تولیدکنندگان تشویق به افزایش تولید و سرمایهگذاری میشوند؛
- کاهش بیکاری: افزایش تولید و سرمایهگذاری منجر به ایجاد شغلهای جدید و کاهش نرخ بیکاری میشود؛
- افزایش کنترلشده تورم: در شرایط رکود، اندکی افزایش تورم میتواند به بهبود فعالیتهای اقتصادی کمک کند و این سیاست بهشکل کنترلشده میتواند تورم را افزایش دهد.
ابزارهای سیاست انبساطی
بانک مرکزی از ابزارهای مختلف سیاست پولی برای اجرای سیاست انبساطی استفاده میکند، از جمله:
- کاهش نرخ بهره: کاهش نرخ بهره وامگیری را ارزانتر میکند و مردم و شرکتها را به وامگیری و سرمایهگذاری تشویق میکند؛
- خرید اوراق قرضه: بانک مرکزی اوراق قرضه دولتی را خریداری کرده و نقدینگی را در سیستم بانکی افزایش میدهد؛
- کاهش ضریب ذخیره قانونی: با کاهش ضریب ذخیره قانونی، بانکها میتوانند میزان بیشتری از سپردههای خود را وام دهند و نقدینگی بیشتری وارد اقتصاد شود.
اثرات سیاست انبساطی بر اقتصاد
سیاست انبساطی اثرات مختلفی در کوتاهمدت و بلندمدت بر متغیرهای اقتصادی دارد:
- تولید: در کوتاهمدت، تولید افزایش مییابد و اقتصاد از رکود خارج میشود؛ اما در بلندمدت ممکن است رشد تولید به سطح پایدار برسد؛
- اشتغال: در کوتاهمدت، اشتغال افزایش مییابد و نرخ بیکاری کاهش مییابد، اما با رشد تورم در بلندمدت، اثرات مثبت اشتغال ممکن است کاهش یابد؛
- تورم: در کوتاهمدت تورم کنترل شده افزایش مییابد، اما اجرای طولانیمدت سیاست انبساطی میتواند منجر به تورم بالا شود؛
- نرخ ارز: افزایش نقدینگی ممکن است نرخ ارز را تضعیف کند و باعث کاهش ارزش پول ملی شود، که میتواند اثرات متنوعی بر واردات و صادرات کشور داشته باشد.
سیاست انبساطی، اگرچه در شرایط رکود و بحران اقتصادی ضروری است، اما به دقت و مدیریت نیاز دارد تا به تورم افسارگسیخته منجر نشود و تعادل بلندمدت اقتصادی را حفظ کند.
تعریف سیاست انقباضی
سیاست انقباضی یکی از سیاستهای پولی است که بانک مرکزی برای کاهش نرخ تورم و کنترل نقدینگی بهکار میگیرد. در این سیاست، بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره و محدودسازی دسترسی به نقدینگی، تقاضا را کاهش میدهد و از رشد بیش از حد اقتصادی و افزایش قیمتها جلوگیری میکند. این سیاست بیشتر در زمانهایی اجرا میشود که اقتصاد با تورم بالا و رشد نقدینگی زیاد مواجه است.
اهداف سیاست انقباضی
اهداف اصلی سیاست انقباضی عبارتاند از:
- کاهش تورم: اصلیترین هدف سیاست انقباضی کنترل افزایش قیمتها و بازگرداندن تورم به سطح مطلوب است؛
- کنترل رشد نقدینگی: با محدود کردن جریان پول در اقتصاد، سیاست انقباضی از افزایش نقدینگی و ایجاد حبابهای اقتصادی جلوگیری میکند.
ابزارهای سیاست انقباضی
بانک مرکزی برای اجرای سیاست انقباضی از ابزارهای مختلف سیاست پولی استفاده میکند که عبارتاند از:
- افزایش نرخ بهره: افزایش نرخ بهره هزینه وامگیری را بالا میبرد و این کار منجر به کاهش وامگیری و کاهش تقاضا در اقتصاد میشود؛
- فروش اوراق قرضه: بانک مرکزی با فروش اوراق قرضه دولتی، نقدینگی را از سیستم بانکی خارج میکند و بهاینترتیب جریان نقدینگی در اقتصاد کاهش مییابد؛
- افزایش ضریب ذخیره قانونی: با افزایش ضریب ذخیره قانونی، بانکها ملزم به نگهداری درصد بیشتری از سپردهها بهصورت ذخیره نزد بانک مرکزی هستند و این کار باعث میشود میزان وامدهی بانکها کاهش یابد.
اثرات سیاست انقباضی بر اقتصاد
سیاست انقباضی تأثیرات متفاوتی بر متغیرهای اقتصادی دارد که به شرح زیر است:
- تولید: در کوتاهمدت، کاهش تقاضا ممکن است به کاهش تولید و کاهش فعالیتهای اقتصادی منجر شود؛ اما در بلندمدت، این سیاست میتواند از ایجاد حبابها و نوسانات شدید جلوگیری کند؛
- اشتغال: در کوتاهمدت، سیاست انقباضی ممکن است منجر به افزایش بیکاری شود، زیرا کاهش تقاضا و تولید میتواند باعث تعدیل نیروها در برخی صنایع شود؛
- تورم: سیاست انقباضی در کنترل و کاهش تورم مؤثر است و هدف اصلی آن پایین آوردن سطح تورم به سطح مطلوب است؛
- نرخ ارز: با افزایش نرخ بهره، جذابیت سرمایهگذاری در کشور افزایش یافته و جریان ورودی سرمایه میتواند تقویت شود؛ این امر معمولاً منجر به تقویت ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز میشود.
سیاست انقباضی ابزاری قدرتمند برای مدیریت اقتصاد است که میتواند به کنترل تورم و حفظ ثبات مالی کمک کند. با این حال، این سیاست باید با دقت و مدیریت هوشمندانه اجرا شود تا اثرات منفی آن بر رشد و اشتغال به حداقل برسد.
مقایسه سیاست انبساطی و انقباضی
در این جدول به مقایسه سیاستهای انبساطی و انقباضی از نظر اهداف، ابزارها و اثرات آنها بر متغیرهای مختلف اقتصادی پرداخته شده است. این دو سیاست بسته به شرایط اقتصادی، میتوانند به تنظیم تعادل در اقتصاد و دستیابی به اهداف مختلف اقتصادی کمک کنند.
معیار | سیاست انبساطی | سیاست انقباضی |
---|---|---|
تعریف | سیاستی برای افزایش نقدینگی و تحریک تقاضا در اقتصاد با هدف خروج از رکود و افزایش تولید و اشتغال | سیاستی برای کاهش نقدینگی و کنترل تقاضا با هدف کاهش تورم و جلوگیری از رشد بیش از حد اقتصادی |
اهداف | – افزایش تولید و رشد اقتصادی- کاهش نرخ بیکاری- افزایش تورم (در شرایط رکود و تورم پایین) | – کاهش نرخ تورم- کنترل رشد نقدینگی- جلوگیری از ایجاد حبابهای اقتصادی |
نرخ بهره | کاهش نرخ بهره برای تشویق به وامگیری و سرمایهگذاری بیشتر | افزایش نرخ بهره برای کاهش وامگیری و کاهش مصرف و سرمایهگذاری |
عملیات بازار باز | خرید اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی برای افزایش نقدینگی در سیستم بانکی | فروش اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی برای کاهش نقدینگی و خروج پول از سیستم بانکی |
ضریب ذخیره قانونی | کاهش ضریب ذخیره قانونی تا بانکها بتوانند درصد بیشتری از سپردهها را وام دهند | افزایش ضریب ذخیره قانونی تا بانکها مجبور به نگهداری درصد بیشتری از سپردهها بهصورت ذخیره شوند |
تأثیر بر تولید | افزایش تولید در کوتاهمدت بهدلیل افزایش تقاضا و سرمایهگذاری | کاهش یا تثبیت رشد تولید بهدلیل کاهش تقاضا؛ ممکن است در کوتاهمدت تولید کاهش یابد |
تأثیر بر اشتغال | افزایش اشتغال و کاهش بیکاری بهدلیل افزایش فعالیتهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی | کاهش اشتغال در کوتاهمدت بهدلیل کاهش تقاضا و تولید؛ ممکن است باعث تعدیل نیرو در صنایع شود |
تأثیر بر تورم | افزایش تورم بهویژه در کوتاهمدت؛ مناسب برای شرایط رکود با تورم پایین | کاهش تورم با کنترل افزایش قیمتها و تنظیم سطح عمومی قیمتها |
تأثیر بر نرخ ارز | احتمال کاهش ارزش پول ملی بهدلیل افزایش نقدینگی و کاهش نرخ بهره | احتمال افزایش ارزش پول ملی بهدلیل افزایش نرخ بهره و ورود سرمایههای خارجی به کشور |
زمان اجرای سیاست | در شرایط رکود اقتصادی یا زمانی که رشد اقتصادی پایین و نرخ بیکاری بالا است | در شرایط تورم بالا یا زمانی که اقتصاد در حال رشد بیش از حد است و خطر ایجاد حبابهای اقتصادی وجود دارد |
مدت زمان اثرگذاری | تأثیرات کوتاهمدت مانند افزایش تولید و اشتغال؛ اثرات بلندمدت ممکن است به تورم بالا منجر شود | تأثیرات کوتاهمدت در کاهش تورم؛ در بلندمدت به ثبات اقتصادی و جلوگیری از نوسانات شدید کمک میکند |
انتقادات و چالشها
سیاستهای پولی، علیرغم اهمیت و کارآمدی آنها، با انتقادات و چالشهای مختلفی مواجه هستند. این چالشها میتوانند اثربخشی سیاستهای پولی را کاهش داده و در برخی موارد باعث بروز پیامدهای ناخواسته اقتصادی شوند. در ادامه به مهمترین انتقادات و چالشهای اجرای این سیاستها پرداخته میشود.
انتقادات از سیاستهای پولی
یکی از نقدهای اصلی به سیاستهای پولی این است که اثربخشی آنها اغلب بهسرعت و میزان مشخص قابلپیشبینی نیست. تغییرات نرخ بهره یا سیاستهای نقدینگی ممکن است بهشکلهای متفاوتی بر بخشهای اقتصادی تأثیر بگذارند و نتایج موردانتظار را در کوتاهمدت یا بلندمدت نداشته باشند. برای مثال، ممکن است کاهش نرخ بهره نتواند به اندازه کافی تقاضای وام را افزایش دهد، زیرا عوامل دیگری نیز بر تصمیمات اقتصادی تأثیر دارند.
سیاستهای پولی عموماً به ایجاد اشتغال در کوتاهمدت کمک میکنند، اما این سیاستها نمیتوانند به حل مشکل بیکاری ساختاری کمک کنند. بیکاری ساختاری ناشی از عواملی چون ناهماهنگی مهارتها یا مشکلات ساختاری در بازار کار است که با ابزارهای پولی قابلحل نیستند و به سیاستهای بلندمدت و ساختاری نیاز دارند.
برخی اقتصاددانان معتقدند که سیاستهای پولی بهویژه سیاستهای انبساطی میتوانند نابرابری را تشدید کنند. بهعنوانمثال، کاهش نرخ بهره ممکن است باعث افزایش قیمت داراییها شود که به نفع سرمایهگذاران و طبقه مرفه است و این میتواند نابرابریهای اقتصادی را افزایش دهد.
سیاست انبساطی، اگر بهطور طولانیمدت اجرا شود، میتواند منجر به تورم بالا و افزایش قیمتها شود. در مقابل، سیاست انقباضی طولانیمدت نیز میتواند باعث رکود شود و بیثباتی اقتصادی را بههمراه داشته باشد. بهاینترتیب، یافتن تعادل مناسب بین کنترل تورم و حفظ رشد اقتصادی به چالشی اساسی برای بانکهای مرکزی تبدیل شده است.
چالشهای اجرای سیاستهای پولی
در دنیای امروز، اقتصاد کشورها بهطور گستردهای به یکدیگر وابسته است. اجرای سیاستهای پولی در یک کشور ممکن است تحت تأثیر سیاستهای پولی و شرایط اقتصادی در سایر کشورها قرار گیرد. برای مثال، اگر کشوری نرخ بهره خود را کاهش دهد و کشورهای دیگر نرخ بهره خود را افزایش دهند، ممکن است سرمایهگذاران به کشورهای با بهره بالاتر نقل مکان کنند که این میتواند اثرات منفی بر نرخ ارز و جریان نقدینگی داخلی داشته باشد.
سیاستهای پولی میتوانند بهطور مستقیم بر نرخ ارز تأثیر بگذارند. تغییرات ناگهانی در نرخ ارز میتواند اثرات منفی بر تجارت بینالمللی و اقتصاد داخلی داشته باشد. این امر بهویژه برای کشورهایی که وابستگی زیادی به صادرات و واردات دارند، چالشبرانگیز است.
اجرای موفقیتآمیز سیاستهای پولی به یک سیستم بانکی سالم و کارآمد نیاز دارد. در کشورهایی که بانکها با مشکلات ساختاری یا ضعف نظارتی مواجه هستند، اجرای سیاستهای پولی با دشواریهایی همراه است. بهعنوانمثال، اگر بانکها از اعتماد کافی مردم برخوردار نباشند، حتی با کاهش نرخ بهره نیز ممکن است مردم تمایل چندانی به وامگیری نداشته باشند.
یکی دیگر از چالشهای اجرای سیاستهای پولی، زمان تأثیرگذاری آنها بر اقتصاد است. اثر سیاستهای پولی ممکن است با تأخیر زمانی به نتایج مطلوب برسد و در این فاصله ممکن است شرایط اقتصادی تغییر کند. این تأخیر میتواند در تصمیمگیریهای بانک مرکزی و تعیین زمان مناسب برای تغییر سیاستها مشکل ایجاد کند.
در برخی کشورها که با تورم بالا مواجه هستند، اجرای سیاستهای انقباضی ممکن است به تنهایی نتواند تورم را کنترل کند و حتی باعث رکود شود. در این موارد، سیاستهای پولی به تنهایی کافی نیستند و به سیاستهای مالی و ساختاری دیگری نیز نیاز است.
در مجموع، سیاستهای پولی بهعنوان ابزارهای مؤثر در مدیریت اقتصاد، با چالشها و محدودیتهایی مواجه هستند. این چالشها نشاندهنده اهمیت توجه به شرایط اقتصادی و ساختاری هر کشور و نیاز به ترکیب سیاستهای پولی با سیاستهای مالی و ساختاری است تا به اهداف اقتصادی پایدار دست یابند.
پراپ FORFX
پراپ FORFX نمونه از پراپفرم های معتبر است که با بروکر معتبر Opofinance همکاری میکند. بروکر Opofinance که در سال ۲۰۲۰ در سنت وینسنت و گرنادینها تأسیس شده، اخیراً مجوز ASIC را دریافت کرده است. این همکاری میان FORFX و Opofinance به ارائه برنامههای مختلفی برای تریدرها در حوزه پراپتریدینگ منجر شده است. از جمله برنامههای اصلی این پراپفرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- طرح حساب دمو: این طرح شامل دو مدل چالش است. مدل اول با نام «حرفهای» به تریدرها این امکان را میدهد که از بین تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک، گزینهای را که با استراتژی آنها سازگار است، انتخاب کنند؛
- مدل فوق حرفهای: این مدل نیز شامل تنظیمات ریسک نرمال و پر ریسک مشابه مدل حرفهای است، اما با دو تفاوت اصلی. اول، در مدل فوق حرفهای، تقسیم سود به میزان ۹۰ درصد است و دوم، در این مدل تریدرها میتوانند از امکان تکرار رایگان استفاده کنند؛ هرچند که باید توجه داشته باشید که فورافایکس یک پراپ تریدینگ رایگان نیست.
یکی از ویژگیهای برجسته این همکاری، برنامه حساب لایو است که به تریدرها اجازه میدهد با استفاده از حساب شخصی خود در چالشهای پراپ شرکت کنند. در این طرح، نیازی به خرید جداگانه چالش نیست و تنها کافی است که تریدرها حساب پراپ خود را در بروکر Opofinance افتتاح و مبلغ موردنظر را واریز کنند. پساز واریز مبلغ، حساب فعال شده و چالش با انجام اولین معامله آغاز میشود. در صورت موفقیت در این چالش، حساب تریدر به حساب فاند شده تبدیل خواهد شد.
سخن پایانی
در این مقاله به پاسخ سوال «سیاست انقباضی و انبساطی چیست؟» پرداختیم. سیاستهای انقباضی و انبساطی از جمله ابزارهای کلیدی بانکهای مرکزی در مدیریت اقتصاد کشورها هستند. این سیاستها نقش مهمی در کنترل تورم، تحریک رشد اقتصادی و تثبیت اشتغال ایفا میکنند.
سیاست انبساطی با هدف افزایش نقدینگی و تقویت تقاضا، برای خروج از رکود و کاهش بیکاری بهکار گرفته میشود؛ درحالیکه سیاست انقباضی با کاهش نقدینگی و تقاضا به کنترل تورم و جلوگیری از رشد بیش از حد اقتصادی کمک میکند. هر دو سیاست دارای مزایا و چالشهای خاص خود هستند و اجرای آنها به شرایط اقتصادی و اهداف مشخص کشور بستگی دارد.
سیاست انبساطی میتواند در کوتاهمدت باعث افزایش رشد اقتصادی شود، اما خطر افزایش تورم را نیز بههمراه دارد. از سوی دیگر، سیاست انقباضی در کنترل تورم مؤثر است، اما ممکن است باعث کاهش رشد و افزایش بیکاری در کوتاهمدت شود. در نهایت، انتخاب و ترکیب سیاستهای پولی مناسب نیازمند درک عمیق از وضعیت اقتصادی، شرایط بازار و اهداف بلندمدت اقتصادی است. بانکهای مرکزی باید با تحلیل دقیق شرایط داخلی و بینالمللی، سیاستهای خود را به گونهای تنظیم کنند که ضمن حفظ ثبات اقتصادی، رشد پایدار و اشتغالزایی نیز تحقق یابد.
سیاست انبساطی چیست و چه زمانی به کار میرود؟
سیاست انبساطی یک سیاست پولی است که با افزایش نقدینگی و کاهش نرخ بهره برای تحریک تقاضا و رشد اقتصادی استفاده میشود. این سیاست در شرایط رکود اقتصادی یا بیکاری بالا به کار میرود.
سیاست انقباضی چه تاثیری بر تورم دارد؟
سیاست انقباضی به کاهش نقدینگی و افزایش نرخ بهره منجر میشود که هدف آن کاهش تورم و کنترل رشد بیش از حد اقتصادی است. این سیاست معمولاً در زمانهایی که تورم بالا است، به کار میرود.